مصطفی رستمی لینک کوتاه: eeihe.ac.ir/c/12491

نقش واسطه‌ ای خودمهارگری در رابطه دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده

  • پیشنهاد‌های کاربردی
  • با توجه به اهمیت دو متغیر دلبستگی به خدا و خودمهارگری و ارتباط آن‌دو با کارکردهای خانواده، پیشنهاد می‌شود در مداخلات خانواده به این دو متغیر توجه بیشتری مبذول گردد.
  • پیشنهاد می‌شود برای آموزش خانواده‌ها، به‌ویژه ساکنین در مجتمع‌های مسکونی، بسته‌های آموزش کارکرد خانواده با لحاظ دو عامل خودمهارگری و دلبستگی به خدا طراحی و تدوین گردد.
  • پیشنهاد‌های پژوهشی
  • در ارتباط با دو محدودیت اول و دوم، پیشنهاد می‌گردد برای بررسی دقیق‌تر روابط، سنجش بهتر واسطه‌گری و کشف جهت علیت در روابط، در پژوهش‌های بعدی، از مطالعه طولی (تکرار پژوهش در مقاطع مختلف) بهره گرفته شود. به عقیده آرین‌پور و همکاران (1394)، طرح‌های طولی، آزمون‌های بسیار دقیق‌تری از واسطه‌گری فراهم می‌آورند.
  • در ارتباط با محدودیت سوم، به‌منظور بهبود دقت و جامعیت پژوهش و امکان تعمیم نتایج به سطوح مختلف جامعه، پیشنهاد می‌گردد این پژوهش در مناطق مختلف کشور و در بافت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گوناگون (به‌ویژه در بافت‌های غیرمذهبی) نیز اجرا گردد.
  • در ارتباط با محدودیت شماره چهارم پیشنهاد می‌گردد که سایر متغیرهایی که ممکن است به‌جای خودمهارگری و یا در کنار آن (به‌عنوان متغیرهای واسطه‌ای یا تعدیل‌گر) رابطه دلبستگی به خدا (و سایر عوامل دینی و معنوی) با کارکرد خانواده را توجیه نمایند، موردبررسی قرار گیرد. در سطحی بالاتر پیشنهاد
  • می‌گردد مهم‌ترین عوامل احتمالی تأثیرگذار بر کارکرد خانواده از مبانی نظری و پیشینه مربوطه استخراج گردیده و سپس از طریق مدل‌یابی به ‌روش معادلات ساختاری موردبررسی قرار گیرد تا الگوی ارتباطات این عوامل مشخص گردد. گفتنی است انجام پژوهش فراتحلیل در این راستا بسیار مفید خواهد بود.
  •  پس از بررسی نظری تک‌تک گویه‌های مقیاس‌های مربوطه و همچنین بررسی آماری آن‌ها بر اساس اجرا در بافت‌های مختلف فرهنگی کشور، در صورت امکان، مقیاس‌ها اصلاح گردیده و در صورت وجود ایرادات زیاد و عدم امکان اصلاح، مقیاس‌های جدید و استاندارد مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامی طراحی گردد.
  •  برای سنجش دقیق‌تر متغیرهای پژوهش، به‌ویژه دلبستگی به خدا (که مربوط به حوزه باورهاست) از روش‌های کیفی بخصوص مصاحبه‌های ساختاریافته یا نیمه ساختاریافته استفاده گردد.
  • در خصوص مقیاس خودمهارگری پیشنهاد می‌شود که مقیاسی جدید طراحی گردیده و ابعاد مختلف خودمهارگری، از جمله مهار هیجان‌ها، مهار افکار، تنظیم رفتار، انگیزه‌های مهار و همچنین دو جنبه مکانیسم‌های بازدارندگی و راه‌اندازی رفتاری در آن لحاظ گردد.
  • در ارتباط با مقیاس کارکرد خانواده نیز پیشنهاد می‌گردد که درصورت اصلاح مقیاس یا طراحی مقیاس جدید، ارائه نمره مثبت و نمره مجموع کارکرد خانواده در آن لحاظ گردد. همچنین مناسب است که درزمینه گویه‌ها و روش نمره‌گذاری مقیاس کارکرد خانواده بر اساس رویکرد مک‌مستر، منبع و روشی واحد از سوی پژوهش‌گران مورداستفاده قرار گیرد.
  • رابطه و نسبت دلبستگی به خدا با سایر عوامل دینی و معنوی (جایگاه دلبستگی به خدا در الگوی دین‌داری و معنویت) بررسی گردد.
  • با توجه به اهمیت دو متغیر دلبستگی به خدا و خودمهارگری، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های بعدی، تأثیر آن‌دو در دیگر متغیرهای سنجش کیفیت زناشویی همچون تعهد زناشویی، دل‌زدگی زناشویی، رضایت زناشویی و همچنین بر سایر متغیرهای روان‌شناختی همچون اهمال‌کاری، پیشرفت تحصیلی، خودکارآمدی و... بررسی گردد.
  • با توجه به نقش بسزای متغیر خودمهارگری به‌عنوان یک متغیر واسطه‌ای در فرآیندهای روان‌شناختی و تأثیرگذاری آن بر بسیاری از پیامدهای مثبت روان‌شناختی، پیشنهاد می‌شود سایر عوامل مؤثر بر خودمهارگری ازجمله عوامل زیستی و ویژگی‌های شخصیتی نیز بررسی گردد.

پایان نامه در ایرانداک