نشست تخصصی «از اخلاق حکمرانی تا حکمرانی اخلاق» به همت مؤسسه اخلاق و تربیت و مرکز تخصصی تعلیم و تربیت اسلامی با سخنرانی دکتر وحید فراهانی، پژوهشگر حوزه حکمرانی اخلاق، برگزار شد.
در این نشست، دکتر فراهانی به تبیین مفهوم اخلاق حکمرانی پرداخت و بر تفاوت بنیادین آن با اخلاق فردی و سازمانی تأکید کرد. وی توضیح داد که اخلاق حکمرانی یک منظومه معرفتی و سیستمی است که باید بر تصمیمهای کلان اثر بگذارد، نه صرفاً یک مجموعه توصیه فردی.
وی با اشاره به ضرورت پیوند میان مبانی معرفتی و تصمیمهای مدیریتی هشدار داد که بدون درک عمیق از بنیانهای اخلاقی، هیچ ساختار قدرتی نمیتواند عدالت، شفافیت و رشد معنوی جامعه را تضمین کند. فراهانی با اشاره به توجه فزاینده به بحث اخلاق حکمرانی در سالهای اخیر، بر وجود فاصله محسوس میان اخلاق فردی و اخلاق کاربردی در عرصه حکمرانی تأکید کرد. وی تصریح کرد که حکمرانی اخلاقی تنها با نصیحت محقق نمیشود و نیازمند نظاممند شدن، پژوهش مستمر و شناخت از روابط قدرت است.
تفکیک سه سطح اخلاق: فردی، سازمانی و حکمرانی
این استاد دانشگاه به تفکیک سه سطح اخلاق پرداخت: در سطح فردی، محور بر فضیلتهای شخصی است؛ در سطح سازمانی، بر روابط افراد و مسئولیتپذیری تمرکز دارد؛ و در سطح حکمرانی، اخلاق باید به اصول سیاستگذاری و تصمیمسازی کلان جهت دهد. وی هشدار داد که اگر اخلاق در این سطح نهادینه نشود، ساختارها به بازتولید بیعدالتی منجر میشوند.
لزوم شاخصمند کردن اخلاق و پژوهش کاربردی
وی در بخش دیگری بر ضرورت رصد و پایش مستمر رفتارهای مدیریتی، مشابه حوزه اقتصاد و امنیت، تأکید کرد. فراهانی افزود: یکی از مشکلات اصلی در نظام پژوهش ما این است که اخلاق بیشتر در حد تئوریهای فلسفی باقی میماند، در حالی که باید به پژوهشهای کاربردی تبدیل شود. ما باید بدانیم در وزارتخانهها، دانشگاهها، نهادهای فرهنگی و اقتصادی، چه نوع الگوهای رفتاری و تصمیمگیری بر اساس اصول اخلاقی عمل میکنند و چه مواردی از مسیر عدالت و صداقت فاصله گرفتهاند
گذار از نظریه به عمل
در بخش پایانی نشست، دکتر وحید فراهانی با تأکید بر لزوم گذار از نظریه به عمل در حوزه اخلاق حکمرانی، گفت: با وجود غنای علمی در تولید نظریههای اخلاقی، کشور در اجرای عملی آنها ضعف دارد و لازم است میان حوزه اخلاق نظری و عرصه تصمیمسازی، نهادهایی میاندانشی و میانسازمانی شکل گیرد تا زبان اخلاق به زبان سیاست و مدیریت ترجمه شود. وی تحقق حکمرانی اخلاقی را در گرو سه اقدام اساسی دانست: نخست، تدوین شاخصهای اخلاقی برای سنجش عملکرد نهادها؛ دوم، تربیت و آموزش مدیران اخلاقمحور؛ و سوم، ایجاد نظام نظارت اخلاقی درونسازمانی که بتواند در کنار قوانین، روح اخلاق را در ساختارها زنده نگه دارد.
وی در جمعبندی سخنان خود تصریح کرد: اخلاق حکمرانی یک ضرورت تمدنی است، نه یک شعار. جامعهای که اخلاق را از تصمیمگیریهای کلان کنار بگذارد، بهتدریج با بحران اعتماد و کاهش مشروعیت روبهرو میشود. او تأکید کرد که امروز باید مبانی اخلاقی در همه سطوح سیاستگذاری، مدیریت و برنامهریزی اجتماعی جاری شود؛ مسیری که به گفته وی، نیازمند پژوهش، صداقت، شجاعت و ایمان است. این پژوهشگر در پایان خاطرنشان کرد: تحقق حکمرانی اخلاقی تنها به اصلاح ساختارهای قدرت نمیانجامد، بلکه زمینهساز ارتقای رفتارهای فردی و اجتماعی مردم نیز خواهد بود، زیرا اخلاق حکمرانی سرچشمه و الهامبخش اخلاق عمومی در جامعه است.